صاد

انسان معاصر | نوشته های علی صفدری در زمینه ادیان، ملل و انسانها

علی صفدری | Ali Safdari

۳۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «اسلام» ثبت شده است


    جواب سوال سوم: سوال پرسیدی شما قائلید خدای متعال انبیا را از ارتکاب گناهان مصون و معصوم داشته و آنها به همه ‏وظایف خود عمل کرده و هیچ وظیفه ‏ای را ترک نمی‌‏کنند، در این صورت استحقاق ‏پاداشی برای انجام وظایف و اجتناب از گناهان نخواهند داشت؛ زیرا اگر خدای متعال ‏هر شخص دیگری را هم معصوم قرار می‏داد، مانند ایشان بود.

    

     ما گمان می‌کنیم که معصوم بودن یعنی مجبور بودن بر ترک گناه. واقعیت مطلب چنین نیست. معصوم بودن به معنای مجبوربودن بر انجام وظایف و ترک گناهان نیست و خدا را عاصم و حافظ‌ دانستن برای معصومین به معنای نفی استناد کارهای اختیاری به خود ایشان نمی‌‌باشد؛ زیرا هر چند همه پدیدها در نهایت مستند به اراده تکوینی الهی است، استناد کار به او وجه مضاعفی خواهد داشت؛ ولی اراده الهی در طول اراده انسان است، نه در عرض آن و نه به عنوان جانشینی برای اراده وی

با سلام و تشکر از سایت خوب شما
یک سوال:
آیا فقط پیروان دین اسلام وارد بهشت می شوند و پیروان سایر ادیان در عصر بعد از پیغمبر صلوات الله علیه به بهشت نمی روند؟
با سپاس
پاسخ:
سلام / ممنونم

     درباره سوالتان باید عرض کنم که با تکمیل هر چیزی تبعیت از آنچه تکامل یافته یک راهکار درست و عقلانی است. همانند طبابت که اگر امروز کسی برای درمان بیماری قلب اش به روشهای چاقو و خنجر گذشته تمایل داشته باشد همه خرده می گیرند که با این پیشرفت و اتاق های عمل قلب دیگر استفاده از روش های قدیمی معقول نیست. دین هم که تکامل یافت، عقل حکم می کند که از کامل ترین آن پیروی کنیم و دین اسلام کامل ترین و آخرین دین الهی است و به دستور عقل تبعیت از آن لازم است.

     با این حساب کسانی که پیرو راه درست باشند به سرانجام می رسند و بهشت روزی شان می شود. اما در این قانون یک تبصره وجود دارد و آن اینکه کسانی که بعد از اسلام از حقیقت اسلام مطلع نشدند و به آن اگاهی نیافتند و آن هم نه از روی سهل انگاری؛ چنانچه از دین و روش درست پیش از این پیروی کنند سعادت مند می شوند. مانند کسی که در روستای دور افتاده ای در نقاط دور دست قطبی یا جنگل های دور افتاده زندگی می کند و اصلا چیزی از اسلام به گوش او نخورده و مطلبی نرسیده است.
     سوال : ضرورت ظهور اسلام تحریف انجیل و آئین مسیحیت بوده است؛ چنانکه تورات و انجیل تحریف نمی شد ظهور اسلام ضرورت داشت و قرآن نازل می شد؟

سلام / در واقع صورت سوال صحیح نیست؛ چرا که به هیچ وجه ضرورت ظهور اسلام تحریف انجیل و تورات وآئین مسیحیت نبوده است. تورات وانجیل چه تحریف می شدند چه تحریف نمی شدند باز باید قرآن نازل می شد و اسلام می آمد چون آنها زمان داشتند. خداوند یک دارویی را با یک مدت زمانی تجویز کرده است باید شریعت به کمال می رسید «الْیَومَ أکْمَلتُ لَکُمْ دینُکُم وأتمَمْتُ عَلیکُم نُعمَتی و رَضیتُ لُکُم الإسلامَ دیناَ» اصلاً اسلام به عنوان تکمیل کننده و خاتمیت پیامبر باید مطرح می شد و ربطی به تحریف آنها ندارد.


علی صفدری - طهران
۰ نظر ۲۷ ارديبهشت ۹۲ ، ۰۲:۰۱
سایت انسان معاصر

     یکی از دوستانی که در کارگاه مسیحیت شناسی شرکت کرده بود، سوالی را مطرح نموده که شاید جا داشته باشد چند سطری  روی آن دقیق شویم. برای این دوست عزیز سوال شده بود که چرا با وجود اینکه مسیحیت از ادیان بزرگ الهی است ما تلاش بر حذف آن داریم؟ سوال خوب و مهم و به جایی است که شاید برای دوستانی دیگر نیز شده باشد و آن را با کسی مطرح نکرده اند.

     گفتگو و مناظره بین ادیان سابقه طولانی دارد و و مربوط به امروز و دیروز نیست. سابقه گفتگو و مناظره اسلام با سایر ادیان هم باز می گردد به دوران رسول خدا صل الله علیه وآله که در موارد گوناگون و مقاطع مختلف، در برخورد با پیروان ادیان دیگر توسط آن حضرت صورت گرفته است. بعد از ایشان، امامان بزرگوار نیز به پیروی از پیامبرخدا همین رویه را داشته اند و مناظراتی در تاریخ ثبت است.

     هیچگاه در اسلام، هدف از مناظره حذف رقیب نبوده است. چرا که اسلام به عنوان دین جامع و دارای تمام ظرفیت ها، پیروان سایر ادیان را درون خود پذیرفت و اجازه داد تا آنان در سایه حکومت اسلامی از امنیت و رفاه برخوردار باشند. این چیزی است که در دوران گذار از عصر جاهلیت توسط اسلام صورت گرفت، وگرنه که پیروان آیین مسیحیت حتی امروز هم که ادعای مدرنیته دارند حاضر به پذبرفتن مسلمانان به عنوان پیروان یک دین و آیین بزرگ و الهی در جامعه خود نیستند. شاهد این سخن، برخوردهای سخیف دولت و قوانین برخی از کشورهای مدعی مسیحیت با مسلمانان و مساجد و قرآن و حجاب و ... است.

     ما مسلمانیم و هدفمان در زندگی رسیدن به فلاح و رستگاری یا همان سعادت است. ما مسلمانیم و در آیین مسلمانیمان دو وظیفه مهم داریم: اول اینکه خود مسلمان باشیم و به دستورات و فرامین الهی گوش فرا دهیم، و دوم آنکه به عنوان یک پیرو آیین حق وظیفه داریم تا سایر انسانها را به اسلام دعوت کنیم و مسیر حق را برایشان روشن نموده و به سمت نیکوترین روش و دین هدایتشان کنیم. دعوت ناآگاهان از مسیر ناحق به اسلام وظیفه تک تک ماست.
     در این دنیا، همه ادیان و مذاهب و گروه ها و فرقه ها سعی در جذب سایر انسانها و افزایش آمار پیروان خود دارند. تنها نگاه کوتاهی به تلاش های واتیکان برای مسیحی سازی کشورهای اسلامی انسان را متحیر می کند. آنان در راه ناحق خود چنین تلاش می کنند، آن وقت ما ...
     در این باب سخن بسیار است، فقط با هم نیم نگاهی به این آمارها بیاندازیم:

  • 12080 موسسه تخصصی تبلیغ مسیحیت در میان مسلمانان
  • 99250 مبشر حرفه ای مسیحیت
  • 82میلیون دستگاه رایانه در مراکز تبشیری مسیحیت
  • 44000 مجله تخصصی ترویج مسیحیت
  • 2240 ایستگاه تلویزیونی -حداقل پنج شبکه به زبان فارسی-
  • 2400 رادیوی تبشیری
  • 163میلیارد دلار هزینه سالانه مراکز تبشیری
  • و ...
     با این حساب اگر ما به دفاع از دینمان نپردازیم، کلاهمان پس معرکه است. اگر دست روی دست بگذاریم جوانانمان که هیچ، همه ی جامعه مان مسیحی می شوند. ما مناظره می کنیم و درباره سایر ادیان به گفتگو می نشینیم، تا هم حقانیت دین مان را برای هم کیشانمان روشن سازیم و هم پیروان سایر ادیان را با راه حق آشنا سازیم. ما تماما بر مبنای عقل و منطق سخن می گوییم و نقد می کنیم، اگر کس دیگری هم می تواند به دفاع از کیشش بپردازد، بسم الله. یادم نمی رود که حضرت آیت الله وحید خراسانی در درسشان که به مباحث نقد مسیحیت پرداخته بودند، فرمودند: همانطور که این مذهب بین سایر مذاهب مظلوم است؛ این دین هم بین سایر ادیان مظلوم است.
۰ نظر ۰۷ ارديبهشت ۹۲ ، ۰۱:۱۸
سایت انسان معاصر


     شاید بهتر باشد سوال را اینگونه طرح نماییم: تغییر و تحوّل جامعه‌ها امرى است قطعى و اجتناب ناپذیر، در این صورت چگونه
مى‌توان یک اجتماع متغیّر و ناپایدار را با قوانین ثابت و یکنواخت اداره نمود؟

     در جواب باید گفت این سؤال براى هر فردى که آشنایى مختصرى با علوم اجتماعى دارد و وضع ناپایدارى رسوم و عادات و صنعت و تکنیک جامعه‌ها را از نزدیک مشاهده مى‌نماید، مطرح مى‌باشد. گذشته از این، خود این پرسش یکى از سؤالاتى است که پیرامون خاتمیّت پیامبر اسلام مطرح شده و علما و دانشمندان اسلامى پیرامون آن بحث‌هاى مفصّل و طولانى دارند. این اشکال در حقیقت همان ایرادى است که بعضى از مسیحیان نیز دارند.