در کتاب "حریصا" می خوانیم:
عجیبترین و مهمترین جملهای را که مطالعه کردم، جملهای بود که «چارلز فرانسیس ریشتر»[1] بدان اعتراف نموده بود. او در مورد انجیل و قرآن چنین گفته است:
انجیل کتابى است که در آمریکا کسى آنرا نمىشناسد. ولى قرآن کتابى است که هر مسلمانى با آن آشناست و این ادعا گزاف نیست، بلکه یک واقعیت است. ولى باید گفت نشناختن انجیل از خوش شانسى مذهب مسیحیت است[2].
این جمله اعتراف بسیار مهمی است که توسط یک دانشمند آمریکایی صورت گرفته است. باید روی تک تک واژههای آن فکر شود. این دانشمند آمریکایی معترف است که اگر مسیحیها با حقیقت مسیحیت آشنا شوند و با انجیل انس بگیرند، واقعیت دین و کتاب مقدسشان بر آنها مکشوف شده و دست از آیین خود میکشند. مگر «دکتر گاری میلر»[3] نبود که وقتی با قرآن برخورد نمود و در آن تدبر کرد، دست از مسیحیت کشید. او که یک مسیحی عادی و کم اطلاع از مسیحیت نبود. او یکی از بزرگترین مبلغان مسیحی در کانادا محسوب میشد. آنطور که خودش بیان داشته، وقتی قرآن را برای اولین بار باز میکند قصدش این بوده که اشکالاتی از آن بیابد و با دستاویز قرار دادن آن از اسلام بد بگوید و عظمت مسیحیت را ثابت کند. او با وجود آنکه کتاب مقدس را به خوبی میشناسد، اما محو قرآن میشود و راه سعادت را مییابد. میلر در سال 1977میلادی اسلام آوردن خود را رسما اعلام میکند و بعد از پذیرش اسلام، کتابهایی درباره آن مینویسد که یکی از مهمترین تالیفاتش «فرق میان قرآن و کتاب مقدس» نام دارد.
وقتی از او درباره آشناییاش با اسلام میپرسند، میگوید:
روزی شروع به خواندن قرآن کردم تا بتوانم اشتباه و خطایی در آن پیدا کنم و با این کار عظمت و مقام مسیحیت را در دید مسلمانان بالا ببرم. چون فکر میکردم قرآنی که چهارده قرن پیش در صحرا نازل شده است باید قدیمی و پر از اشتباه باشد. اما متوجه شدم در قرآن اشتباهی وجود ندارد و حتی قرآن به مسائل و امور زیادی پرداخته که در کتابهای آسمانی دیگر اثری از آنها دیده نمیشود. این کتاب کنجکاوی و تعجب مرا برانگیخت تا آنرا کامل مطالعه کنم. هنگام خواندن قرآن به آیه عظیم و شگفتانگیز 82 از سوره نساء رسیدم که میفرماید: أَفَلَا یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَلَوْ کَانَ مِنْ عِنْدِ غَیْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِیهِ اخْتِلَافًا کَثِیرًا؛ آیا در معانی قرآن نمیاندیشند؟ ( تا بر آنان ثابت شود که وحی خداست) و اگر از جانب غیر خدا بود، در آن اختلاف بسیار مییافتند.
یکی از اصول علمی شناخته شده در حال حاضر، شناسایی و بررسی آرا و نظریات متفاوت است تا بتوان درستی آنها را اثبات کرد و میبینیم قرآن، مسلمانان و غیر مسلمانان را به تدبر و تفکر در آیاتش دعوت میکند تا در آن اندیشه کنند و بعد از تعمق دریابند که هیچ اشتباه و خطایی در قرآن جای ندارد. هیچ نویسندهای در جهان وجود ندارد که کتابی بنویسد و با اطیمنان بخواهد اشتباه آن را بازگو کنند. اما قرآن مردم را به تامل و اندیشه در آیاتش دعوت میکند.
با خواندن قرآن انتظار داشتم از حوادثی که برای پیامبر اتفاق افتاده مانند فوت همسرش خدیجه و دختران و پسرانش کلامی گفته شود. اما بر خلاف انتظارم سوره مریم تعجب مرا برانگیخت. این سوره در عظمت، شان و منزلت حضرت مریم آمده بود و این در حالی است که در انجیل و تورات یک سوره مشخص برای حضرت مریم وجود ندارد. همچنین در قرآن 25 بار نام حضرت عیسی ذکر شده، در حالی که نام پیامبر پنج بار بیشتر ذکر نگردیده و حتی سورهای به نام دختر پیامبر یا همسر او در قرآن نیست.
وقتی از او میپرسند آیا در مورد علوم روز نیز در قرآن مطلبی یافتهای پاسخ میدهد:
بله، خداوند در آیه 30 سوره انبیاء میفرماید: أَوَلَمْ یَرَ الَّذِینَ کَفَرُوا أَنَّ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ کَانَتَا رَتْقًا فَفَتَقْنَاهُمَا وَجَعَلْنَا مِنَ الْمَاءِ کُلَّ شَیْءٍ حَیٍّ أَفَلَا یُؤْمِنُونَ؛ آیا کافران ندیدند که آسمان و زمین بسته بود ما آنها را شکافتیم و هر موجود زندهای را از آب آفریدیم آیا ایمان نمیآورند؟
این آیه موضوعی علمی را ثابت میکند که در سال 1973 جائزه نوبل را کسب کرد. این آیه نظریه انفجار بزرگی را که باعث خلقت جهان و آسمانها و ستارگان شد، تشریح میکند. همچنین در قسمت آخر آیه، آب را یک منبع حیات میداند و این مسئله از عجایب خلقت است که اخیرا علم روز ثابت کرده که سلول زنده از سیتوپلاسم تشکیل میشود و قسمت اصلی سیتوپلاسم از آب تشکیل شده است.
میلر بعد از اسلام آوردنش با مخالفتهای زیادی رو به رو شد. اما او میدانست راهی را که انتخاب نموده صحیح است و از آن دست نکشید. میلری که تا دیروز مبلغ مسیحیت بود، از امروز اسلام را تبلیغ میکرد. وقتی از او درباره مخالفتها میپرسند میگوید:
روزی یکی از دوستان قدیمیام را در کانادا دیدم. او نمیدانست من مسلمان شدهام. وقتی گفتگوی ما گرم شد من دستم را بالا بردم و به قرآن اشاره کردم و گفتم: من به این کتاب ایمان دارم (دوستم نمیدانست این چه کتابی است). سپس به من گفت: این کتاب مقدس نیست که در دست همه مردم است؟! گفتم: میخواهی در مورد مسائل عجیبی که در این کتاب است برای تو بگویم. دوستم گفت: تو مطمئن هستی این کتاب را شیطان ننوشته است. ولی واقعیت این بود که دوستم در تنگنایی گرفتار شده بود که جوابی برای پاسخ به آن نداشت، مانند حادثهای که در کتاب مقدس روایت شده است. زمانی که حضرت عیسی مردهای را زنده میکند یک یهودی به حضرت عیسی میگوید این کار را شیطان انجام داده است.
جایگاه دوستم او را مجبور کرد تا با قرآن مخالفت کند و آن چیزی را که فرد یهودی دوهزار سال قبل به حضرت عیسی گفته بود را بر زبان آورد. اما واقعیت این است که بعد از شناخت قرآن متوجه شدم هیچ انسانی نمیتواند مانند آن را بیاورد، مگر اینکه وحی الهی باشد. موضع گیری دوستم، نظیر موضع گیری قریش در چهارده قرن پیش بود که پیامبر اسلام را مجنون میخواندند.
من برای تبلیغ، اقدامات فراوانی انجام دادم تا بتوانم دین اسلام را ترویج کنم. از جمله کسانی که مرا دعوت کرد شیخ احمد دیدات[4]، یکی از مبلغان برجسته آفریقایی بود. او مرا به جنوب آفریقا برای شرکت در مناظرات دعوت کرد. من در جمع مسلمانان گفتم:ای مسلمانان، شما نمیدانید که چه فضیلتی را خداوند نصیب شما کرده و نصیب ادیان دیگر نکرده است. پس شکرگزار باشید که مسلمان هستید و در جمع مسلمانان قرار دارید. شما باید در دلایل الهی رسالت، نبوت، روز قیامت، بهشت و جهنم که در همه کتابهای آسمانی وجود دارد، درنگ و تامل کنید.
این همان چیزی است که «چارلز فرانسیس» به خوبی آنرا درک کرده و عدم اطلاع مسیحیان از انجیل و قرآن را خوش شانسی مسیحیت بیان میکند. آن دسته از مسیحیانی که در کتاب مقدس به تفکر مینشینند و با قرآن آشنایی پیدا مینمایند، خواه نا خواه به اسلام گرایش پیدا میکنند.
[1]. چارلز فرانسیس ریشتر - 1900 ) -۱۹۸۵) . زلزله شناس امریکایی.
[2]. اعترافات دانشمندان بزرگ جهان ، ص 66 - راه تکامل ، ج 5 ، ص 221.
[3]. Gary miller.
[4]. احمد حسین دیدات (۱۹۱۸- ۲۰۰۵)، نویسنده ی مسلمان از هندیان آفریقای جنوبی بود. او بیشتر به دلیل بحثهای عمومی بینمذهبی با مسیحیان انجیلی، و نیز سخنرانیهای ویدیویی پیشرو که بیشترشان حول اسلام، مسیحیت و اناجیل بود، شناخته شده است
وی همچنین IPCI را تأسیس کرد که یک سازمان تبلیغات اسلامی بینالمللی است، و جزوات گوناگونی در اسلام و مسیحیت نوشت که به صورت گسترده توسط سازمان توزیع میشدند. در سال ۱۹۸۶ میلادی به پاس ۵۰ سال کار تبلیغی، جایزه ی شاه فیصل را دریافت کرد. یکی از تمرکزهای آثار او، ارائهٔ ابزار کلامی برای مسلمانان به منظور دفاع از خود در برابر تبلیغات فعالانه ی مبلغان مسیحی بود. او از زبان انگلیسی برای انتقال پیامش به مسلمانان و غیرمسلمانان کشورهای غربی استفاده میکرد.