انجیل کتابی است از مجموعه نوشته های کسانی که به نوعی می خواستند حضرت عیسی و دینش را معرفی نمایند. البته حقیقت انجیل غیر از این است و آن هم کتابی است پر ارج و قرب که خداوند آنرا توسط حضرت عیسی فرو فرستاد تا راهنمای بشریت باشد. کتاب مقدسی که حضرت عیسی برای هدایت گری آورد؛ به یغما رفت و سرنوشتش در طول تاریخ گنگ و نامعلوم شد؛ اما اکنون کتابی در میان ماست که آن را انجیل می خوانند. بحث بر سر همین انجیل است. تعداد کسانی که به نوعی زندگانی و خاطراتی از حضرت عیسی را گردآوری کردند، در دو قرن اول میلادی کم نبود، برای همین بزرگان مسیحی شورایی تشکیل دادند و از میان تمام کتاب ها و نوشته جاتی که تا آن زمان وجود داشت، چهار رساله را انتخاب کردند و نام «عهد جدید» را بر آن گذاشتند و این شد انجیل.*
در طول تاریخ و به خصوص در این دو قرن اخیر اختلافات زیادی در بین مسیحیت بروز کرد و گروه ها و مذهب های گوناگونی تولد یافت که برخی از آن ها برای خود کتاب مقدسی هم نگاشتند و برخی نام انجیل را برای آن قرار دادند.
پس از آنکه کتاب حریصا را نوشتم و منابع زیادی را برای نوشتن آن کتاب مطالعه کرده بودم؛ ایده ای به ذهنم رسید که در حیطه مسیحیت می شد کار کرد و با برخی از دوستان و فضلا که مشورت می کردم بسیار برایشان نو و جدید بود و کار را کاری جالب بر می شمردند. سالی که گذشت، در میان کارها و مطالعاتم، عمده وقتم را صرف تحقیقاتی کردم که می خواستم نامش را «انجیل اسلامی» یا «انجیل نوین» بگذارم. عقیده ما مسلمانان درباره انجیل این است که کتابی الهی بود که پس از حضرت عیسی نابود به تحریف رفت. اکنون که کتاب حضرت عیسی در میان ما نیست؛ اما ما در قرآن مان آیاتی درباره ایشان و مادرشان حضرت مریم داریم و در کنار این روایاتی داریم که به نوعی نقل سخن یا حکایتی از حضرت عیسی است. باز در میان متون دینی مان احادیثی قدسی داریم که مخاطبش حضرت عیسی است. همه ی اینها در کنار هم می توانست گوشه هایی از زندگی و سخنان حضرت عیسی را به تصویر بکشد و با همان سبک و سیاقی که اناجیل اربعه (چهارگانه) از عیسی سخن می گوید پی ریزی شود؛ اما با مبانی اسلامی ما سازگار باشد. در واقع این طرح روشنگر چهره حضرت عیسی از منظر اسلام بود.
مطالعات زیادی برای این طرح انجام دادم و فیش برداری نسبتا گسترده ای صورت گرفت. قصدم این بود که کار در سه فصل رونمایی شود: زندگانی مسیح (حیاة المسیح) ، مواعظ مسیح و حکایات مسیح. وقتی فیش های تهیه شده را به مرحله اجرا در آوردم، بخش عمده کار که به زبان عربی بود و باید فارسی اش هم تهیه می شد، آن بخشی هم که فارسی بود را به عربی بازنویسی کردم تا برای اولین چاپ کتابی دوزبانه باشد (فارسی - عربی).
تقریبا دو سوم کار تمام بود که به حضور یکی از مراجع تقلیدی که بسیار به ایشان ارادت دارم رسیدم. ایشان از مطالعاتم در زمینه مسیحیت آگاه بود و فرمود که الآن مشغول چه هستید؟ من هم به صورت نیمه مفصل کارهایم در زمینه انجیل اسلامی را گزارش دادم. بعد از صحبت های من ایشان مطالبی فرمود که بوی نهی از این کار را می داد. سخنان ایشان بسیار دقیق بود و با ژرف بینی که داشتند گوشه هایی از مسئله را گوشزد کردند که شاید از دید من و کسانی که مشوق این کار بودند خارج بود. به هر حال کاری که رو به انتها بود را واگذارده ام تا فرصتی دیگر که اگر زمانش شد و توقیق رفیق بود، تکمیلش کنم و به زیور طبع آراسته شود. این شرح ما وقع را برای دوستانی گفتم که در دیدارها می پرسند سرانجام انجیلتان به کجا کشید!
و من الله توفیق
علی صفدری
27شعبان1434 - 15تیر1392
قم المقدسة
_ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _
* در این باره به صورت مفصل در کتاب «حریصا» سخن گفته ایم.